درس خارج فقه حضرت آيت الله هاشمى شاهرودى ـ جلسه 450 ـ دوشنبه 1392/12/12
بسم الله الرحمن الرحيم
(مسألة 4 يجوز أن يعطى فقير واحد أزيد من صاع بل إلى حد الغنى)(1) مرحوم سيد(رحمه الله) مى فرمايد مكلف مى تواند بيش از يك صاع به يك فقير بدهد و در ذيل مى فرمايد بلكه مى تواند به او مقدار بيشتر از آن كه به حد غنا برسد و موونه سالش باشد بپردازد.
مدرك اين جواز، يا عمومات و اطلاقات اوليه است كه گفته است فطره براى فقراى مسلمين است و يا روايات عزل كه مطلق است يعنى هم بر يك صاع صادق است و هم بر بيش از يك صاع.
مضافاً به اينكه روايات خاصه اى در اين مورد وارد شده است كه صريحاً بر جواز دلالت دارد كه مجموعه اى از روايات است .
روايت اول :(وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِى بْنِ بِلَال قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى الطَّيِّبِ الْعَسْكَري(عليه السلام)هَلْ يَجُوزُ أَنْ يُعْطَى الْفِطْرَةُ عَنْ عِيَالِ الرَّجُل وَ هُمْ عَشَرَة أَقَلُّ أَوْ أَكْثَرُ رَجُلًا مُحْتَاجاً مُوَافِقاً فَكَتَبَ(عليه السلام) نَعَمْ افْعَلْ ذَلِكَ).(2) سؤال مى كند كه آيا مى تواند اين مقدار از فطره را به مرد محتاج كه فقير است و شرط ايمان و ساير شرايط را هم داراست بپردازد؟ حضرت مى فرمايد (نَعَمْ افْعَلْ ذَلِكَ.)
روايت دوم :(مُحَمَّدُ بْنُ عَلِي بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّار عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّه(عليه السلام)قَالَ: لَا بَأْسَ أَنْ يُعْطِي الرَّجُلُ الرَّجُلَ عَنْ رَأْسَيْنِ وَ ثَلَاثَة وَ أَرْبَعَة).(3) و تعبير به (ثَلَاثَة وَ أَرْبَعَة.) نشانگر اين است كه عدد شرط نيست.
روايت سوم :(مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّد عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّار فِي حَدِيث أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّه(عليه السلام)عَنِ الْفِطْرَةِ يُعْطِيهَا رَجُلًا وَاحِداً مُسْلِماً قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ).(4)
در اين روايت سوال از اين است كه آيا مى تواند فطره را هر چه قدر كه بود به يك نفر بدهد يا خير؟ قبلاً عرض شد كه اين سؤال از دادن فطره يك رأس يعنى يك صاع نيست بلكه سؤال از پرداخت جنس فطره ـ كه بر ذمه مكلف است ـ به يك فقير است كه همان سؤال از دادن بيش از يك رأس به يك فقير است .
(مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيد عَنْ صَفْوَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ الْمُبَارَكِ فِى حَدِيث قَالَ: ... إِلَي قُلْتُ أُعْطِي الرَّجُلَ الْوَاحِدَ ثَلَاثَةَ أَصْيُع وَ أَرْبَعَةَ أَصْيُع قَالَ نَعَم)(5) اين روايت صريح است در جواز پرداخت بيش از يك صاع به يك فقير مضافاً بر اين دو دليل، مى توان به رواياتى كه در باب زكات مال آمده بود استدلال كرد كه مى فرمود ما مى توانيم تمام زكات مال را به يك نفر بدهيم و سوال از پرداخت به رجل واحد و يا عيال خود مزكى بود كه اگر الغا خصوصيت شود و بين آن دو زكات احتمال فرق ندهيم مى توان قائل شد همانگونه كه مى توانيم كل زكات مال را به يك نفر بدهيم در اين جا هم مى توان كل زكات فطره را به يك نفر داد اين وجوهى است كه مى توان به آن بر اين فتوا كه فتواى مشهور بلكه اجماعى است استدلال كرد البته در اين جا محتمل است كه اجماع مدركى و مستند به
ــــــــــــــــــــــــــــ
1. العروة الوثقى (للسيد اليزدى)، ج2، ص364.
2. وسائل الشيعه، ج9، ص363(12245-5).
3. وسائل الشيعه، ج9، ص362(12243-3).
4. وسائل الشيعه، ج9، ص363(12246-6) .
5. وسائل الشيعه، ج9، ص362(12241-1) .
روايات باشد ولى شايد اصل حكم در فقه ما و عامه مسلم باشد و سيره متشرعه هم بر آن است.
در ذيل مى فرمايد (بل إلى حد الغنى) يعنى مى تواند به اندازه اى بدهد كه قوت يك سالش را دارا شود و غنى گردد .
قبلاً بحث در اين مورد گذشت كه آيا واقعا فقيرى كه در زكات فطره ميزان است همان فقيرى است كه در زكات مال مطرح است يعنى (من لا يملك قوت السنه) است يا كمتر از آن است؟ در برخى از روايات فطره آمده بود كه زكات براى فقراى مسلمين است كه از آن استفاده مى شود كه ميزان، همان عنوان فقير شرعى است ولى در برخى از روايات عنوان (من لا يجد) يا (من لايجد شيئاً) وارد شده است.
(وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ سَهْل عَنْ حَمَّاد عَنْ حَرِيز عَنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّه(عليه السلام)قَالَ: قُلْتُ لَهُ لِمَن تَحِلُ الْفِطْرَةُ قَالَ لِمَنْ لَا يَجِدُ الْحَدِيث)(1). كه ظاهر آن فقيرى است كه هيچ مقدار از قوت سالش را ندارد و اگر اين استظهار ميزان شد نمى توان به فقيرى كه مثلاً قوت آخر سال را ندارد ولى قوت فعلى را داراست پرداخت كرد ليكن اين بحث قبلا گذشت و آنجا هم همين احتمال مطرح شد و با لحاظ مجموع روايات زكات فطره گفته شد مقصود همان فقير شرعى است.
يك بحث يگرى نيز در اين جا وجود دارد كه مرحوم سيد(رحمه الله) صريحاً متعرض آن نشده است زيرا كه گفته است مى توان تا حد غنى شدن به فقير بدهد كه ظاهرش اين است كه نمى توان بيش از حد غنا يعنى بيش از قوت يكسال را پرداخت كرد بخلاف زكات مال كه بيش از حد غنا هم مى توان داد به شرط اين كه يك جا و يك دفعه بدهد زيرا كه در روايات زكات مال آمده بود (تعطيه حتى يغنيه) و اين شامل غنى شدن بيش از مؤونه سال هم مى شود وليكن اگر به شكل تدريجى دادند و غنى شد براى مرتبه ديگر نمى توان داد زيرا كه فقير نيست.
اين تفصيل فوق را آنجا هم قبول نكرديم ليكن اين جا مرحوم سيد(رحمه الله)اين تفصيل را نياورده و عنوان تا حد غنا را آورده است كه شايد ظاهر در همان اندازه يكسال است كه نمى توان بيش از آن پرداخت نمود يعنى آن توسعه اى كه در آنجا قائل شد در اين جا نيست فلذا آن مطلب را در اينجا ذكر نكرد هر چند كه در اينجا از ظاهر حاشيه حضرت امام(رحمه الله) بر متن اطلاق استفاده مى شود ولذا اشكال كرده است كه آن توسعه در زكات فطره صحيح نيست و اين مطلب درستى است كه اگر كسى آنجا از روايات (يعطيه حتى يغنيه) در زكات مال جواز دادن بيش از قوت يكسال را استفاده نمود احتمال فرق بين زكات مال و فطره از اين جهت هست و نمى توان الغا خصوصيت كرد زيرا در زكات فطره نسبت به فقير بيشتر رفع حاجت به طعام منظور شده است.
علاوه بر اين كه از ذيل صحيحه فضيل و تقابلى كه ميان (من وجبت له) و (من وجبت عليه) آمده است استفاده مى شود كه نمى توان بيش از مقدار رفع فقر پرداخت نمود حتى دفعةً واحدة .
حاصل اين كه هم تعبير به (لِمَن لَا يَجِد) و هم ذيل (وَ مَنْ حَلَّتْ لَهُ لَمْ تَحِلَّ عَلَيْهِ وَ مَنْ حَلَّتْ عَلَيْهِ لَمْ تَحِلَّ لَهُ) اقتضا دارد كه آن توسعه اى كه در زكات مال نسبت به فقير است در فطره نباشد و نمى شود بيش از حدّ فقر يعنى بيش از موونه يك سال ولو دفعة واحدة به او پرداخت .
ــــــــــــــــــــــــــــ
1. وسائل الشيعه، ج9، ص358(12232-4).