- طهارت 1165
- پاكى و ناپاكى آب 658
- احكام خلوت 1
- استنجاء 0
- احكام جنابت 3
- أهل كتاب 14
- نجاسات 118
- آنكه در نماز از نجاست آن عفو شده است 2
- احكام میّت 193
- غسل 60
- وضو 73
- تيمم 21
- نماز 555
- وقتهاى نمازهاى روزانه و نافله هاى آنها 24
- قبله 11
- لباس نمازگزار 34
- مكان نمازگزار 26
- احكام اذان اقامه 14
- نيّت 5
- قيام 5
- قرائت 45
- سجده 36
- سجده سهو 3
- تشهّد 5
- سلام 1
- آداب و تعقيب نماز 6
- قنوت 8
- منافيات نماز 14
- نماز آيات 6
- نماز قضا 36
- اجير شدن 20
- نماز جماعت 101
- شك در نماز و افعال آن 2
- شكّ در ركعتها 1
- قضاى اجزاء فراموش شده 0
- نماز مسافر 83
- چيزهايی که سفر را می شکند 3
- برخى از نمازهاى مستحبّى 17
- كم و زياد بودن در نماز 0
- نماز میت 1
- رکوع 5
- نماز جمعه 28
- تكبيرة الاحرام 1
- روزه 318
- زكات 18
- خمس 228
- مصرف خمس 21
- موارد وجوب خمس 117
- مسائل متفرقه خمس 29
- امر به معروف و نهى از منكر 33
- خرید وفروش 377
- كسب های حرام 123
- ريش تراشيدن 24
- آداب تجارت 7
- شرايط فروشنده و خريدار 4
- شرايط عوضين 5
- دادن جنس و گرفتن وجه 6
- نقد و نسيه 19
- معاملات صرافى ( بيع صرف ) 1
- فروش ميوه ها و سبزيجات 0
- ربا 39
- خروج از ملکیت مالک به سبب یکی از نواقل 4
- شروط تجارت 13
- معاملات سفهی 1
- خرید وفروش طلا 6
- بيع فضولی 3
- حق به هم زدن معامله (خيار) 37
- ضمان در خريد وفروش 11
- اجاره 66
- وصيّت 37
- احكام وصيت 16
- موصى 1
- وصيت شده 1
- مسائل متفرقة 327
- استمناء 6
- مكارم اخلاق 8
- مزارعه ومساقات 2
- شركت 22
- تقاصّ كردن 2
- عاريه و وديعه 0
- حواله 0
- حجر ( ممنوع تصرف در مال ) 4
- صدقات 15
- رقص در اماکن متبرکه 0
- سحر و جادو و نظائر آنها 3
- اشياء گمشده 2
- حكم مال مجهول مالك 6
- مسائل مخصوص به تفسير 2
- احكام غرب زمين 0
- كار كردن در ادارات رسمى 3
- كشتن حشره ها 1
- تربت حسينى 0
- ياد گرفتن احكام 1
- حقوق ديگران 22
- وسواس 2
- نسب ها 7
- مدح ديگران 0
- بر پائى عيد و جشن 0
- دعا 8
- تاريخ 0
- صحت بعض كتابها و احاديث 7
- بعض مستحبات 5
- نصايح 7
- حيوان گمشده 0
- کامپیوتر و اینترنت 11
- نقاشی و مجسمه سازی 2
- احکام مساجد 28
- ارتباط با نامحرم در فضای مجازی 1
- حقوق معنوی 19
- توبه 7
- یارانه ها 1
- ماهواره 3
- تقلب 6
- رعایت قوانین حكومت اسلامی 16
- دعا 1
- احكام كفار 13
- سرقت و دزدی 6
- سیگار کشیدن 5
- صله رحم 7
- جنون 1
- اسراف 1
- حقوق والدین 7
- قرض و دين 62
- ازدواج 656
- احكام ازدواج 54
- احكام زناشويى 35
- آداب وسنن ازدواج 2
- جلوگیری از بارداری 9
- اولياى عقد 54
- اسباب محرميت 22
- رضاع (شير دادن) 2
- ازدواج مؤقت 59
- مهر 73
- احكام فرزندان 35
- نفقه 25
- عيبها وشرطها كه موجب فسخ شود 37
- محارم 9
- حقوق زوجین 43
- شروط ازدواج 32
- نزدیکی از پشت 7
- نزدیکی در زمان قاعدگی 6
- نشوز 8
- محرمات 28
- روابط زن و مرد 102
- زینت 18
- مسائل جنسى 11
- حجاب 15
- احكام لمس و نگاه کردن 29
- مسائل متفرقه ازدواج 5
- طلاق 149
- نذر 24
- غصب 11
- احياء موات 0
- صيد و ذباحه 24
- خوردنيها وآشاميدنيها 67
- ارث 87
- قصاص و ديات 77
- ديه نفس 8
- دیه جنین 5
- موجبات ضمان 8
- تغليظ دیه 3
- قسامه 7
- مسائل اعتقادى 87
- حج 247
- اصول و قواعد فقهی 11
- مضاربه 22
- وقف 156
- هدیه 31
- حدود 58
- جهاد 1
- اداری 16
- ادارات 14
- عهد و قسم 11
- بیت المال 1
- بهتان 1
- صلح 11
- جعاله 3
- تهمت 0
- قضاء 49
- رشوه 6
- شهادات 13
- رهن 17
- اقرار 6
- تقليد 88
- علم رجال 4
- مسائل اجتماعى 13
- وکالت 29
- مسائل مستحدثه 176
- قرآن کریم 16
- ودیعه 3
- ضمان 18
1ـ رابطه محرمیت این کودک با ملاعن چگونه است؟ آیا در صورتی که کودک دختر باشد، در آینده می تواند با او ازدواج کند؟
2ـ رابطه محرمیت این کودک با بستگان نسبی و رضاعی و سببی مرد لاعن چگونه است؟ آیا می تواند این دختر با برادران مرد لاعن یا پدران او ازدواج کند؟
3ـ در صورتیکه مرد پس از ملاعنه و نفی ولد پشیمان گردد و رجوع کند، رابطه محرمیت این کودک با ملاعن و بستگان نسبی و رضاعی و سببی این مرد چگونه است؟
2) این کودک با بستگان مرد ملاعن محرم نیست و می تواند با آن ها ازدواج کند.
3) در صورتیکه واقعاً فرزند این مرد باشد یعنی مرد بین خود و خدای خود او را فرزند خود می داند، با بستگان آن مرد نیز محرم است.
2) اشکال ندارد.
3) اگر این عمل مستند به یکی از کتب مقتل باشد و با رعایت حرمت شعائر باشد، اشکال ندارد.
1) آیا عقد صلح و یا همان مصالحه عقد لازم است؟ 2) آیا عقد صلح نیاز به صیغه دارد یا همین که دو طرف (یا طرفی که دارد از خود حقی را ساقط میکند) بدانند دارند صلح میکنند و توافقی را قبول میکنند کافی است؟ 3) امروزه رایج است که بعد از عقد نکاح زوجین به دفتر اسناد رسمی میروند و سند ازدواج را به عنوان عقد خارج لازم قبول و امضا میکنند. با توجه به اینکه هر دو طرف قبول کرده اند این توافق را (و عقد بیعی صورت نگرفته) این عقد خارج لازم همان صلح است و لازم الاجرا؟ (لازم به ذکر است که مواردی اعطای مشروط وکالت بلاعزل طلاق از طرف زوج در این سند ها هست که مستحضرید و اگر سند امضا شده شرعیت نداشته باشد بسیاری طلاق ها که با استفاده از این شروط است دچار مشکل میشود)
1) بله عقد لازم است.
2) در تحقق عقد صلح اجرای صیغه عقد بین طرفین لازم نیست، اما لازم است برای عقد صلح مبرزی صورت بگیرد.
3) خیر صلح نیست و لازم الإجراء و نافذ نمی باشد مگر آنکه در ضمن عقد لازمی مانند بیع شرط شود.
مردی زنی را به مهریه هدیه یک جلد قرآن و چهارده سکه عقد دائم می کند. بعد از آن مرد طی صلح نامه ای جداگانه، هدیه قرآن مندرج در نکاح نامه را در ازای دویست سکه در حق زوجه صلح می کند و زوجه آن را قبول می کند. سؤال این است که آیا این صلح با توجه به اینکه مرد قرآن را قبلاً در مهر زن خود قرار داده است، صحیح است و آیا زوج می تواند چنین کاری را انجام دهد؟ آیا اگر قرآن به ذمه زوج باشد و یا قرآن عینیت یافته باشد، در موضوع مؤثر است؟
صلح مذکور صحیح است، خواه قرآن کلی باشد یا مشخص.
در همان زمان بیماری، اطرافیان خانواده مانند مادر، برادر و خواهر با اخذ وکالتی، اموال و املاک را به صورت صلح یا صور دیگر به نام خود انتقال دادند و اینجانب که فرزند ارشد خانواده می باشم، نسبت به بعضی از انتقالها مطلع نبوده ام. حال با عنایت به مراتب مورد اشاره، آیا انتقال اموال به صورت صلح یا به هر صورت دیگری در زمان بیماری که منجر به فوت شده، نیاز به تأیید و اطلاع همه فرزندان دارد یا خیر؟
2. آیا اسقاط دین ما لم یجب (به این معنا که دینی که هنوز به وجود نیامده است، طرفین از همدیگر یا یکی از آنها از خود ساقط نماید)، صحیح است؟
2) خیر ابراء دین قبل از تحقق آن، صحیح نمی باشد.
اما شرط تعیین شده که با عقل و شرع و منطق منافات نداشته است و انجام آن نیز از سوی متصالح ممکن و میسر بوده است ، مورد توجه قرار نمی گیرد و به آن عمل نمی شود و در نهایت اراده و خواست مصالح ، عملی نمی گردد .
اینک با توجه به مشروط بودن صلح و تصریح بر نامگذاری بیمارستانی که قرار بوده است در زمین اهدایی احداث گردد ( بخشی از هزینه های ساخت و خرید تجهیزات بیمارستانی نیز در همان زمان از طرف مصالح زمین تامین و پرداخت شده است ) به نام مصالح و نیز توجه به اینکه شرط تعیین شده جایز و ممتنع عقلی و شرعی بوده و نیت مصالح نیز ثبت نام وی به عنوان خیر بوده است و به علاوه شرط تعیین شده با مقتضای عهد منافات نداشته و متصالح نیز قدرت وفای به عهد را داشته است و انجام آن مستلزم امر محال نبوده است و صلح بر شرط مصالح استوار بوده است ، آیا با در نظر گرفتن مراتب فوق ، وارث مصالح می تواند و شرعاً اجازه دارد برای فسخ صلح و بازپس گیری عین یا ثمن زمین و اجرت المثل ایام بهره برداری از زمین توسط متصالح ، اقدام نماید و بدواً استرداد زمین را از متصالح درخواست نماید یا خیر ؟