- طهارت 1167
- پاكى و ناپاكى آب 660
- احكام خلوت 1
- استنجاء 0
- احكام جنابت 3
- أهل كتاب 14
- نجاسات 118
- آنكه در نماز از نجاست آن عفو شده است 2
- احكام میّت 193
- غسل 60
- وضو 73
- تيمم 21
- نماز 555
- وقتهاى نمازهاى روزانه و نافله هاى آنها 24
- قبله 11
- لباس نمازگزار 34
- مكان نمازگزار 26
- احكام اذان اقامه 14
- نيّت 5
- قيام 5
- قرائت 45
- سجده 36
- سجده سهو 3
- تشهّد 5
- سلام 1
- آداب و تعقيب نماز 6
- قنوت 8
- منافيات نماز 14
- نماز آيات 6
- نماز قضا 36
- اجير شدن 20
- نماز جماعت 101
- شك در نماز و افعال آن 2
- شكّ در ركعتها 1
- قضاى اجزاء فراموش شده 0
- نماز مسافر 83
- چيزهايی که سفر را می شکند 3
- برخى از نمازهاى مستحبّى 17
- كم و زياد بودن در نماز 0
- نماز میت 1
- رکوع 5
- نماز جمعه 28
- تكبيرة الاحرام 1
- روزه 318
- زكات 18
- خمس 228
- مصرف خمس 21
- موارد وجوب خمس 117
- مسائل متفرقه خمس 29
- امر به معروف و نهى از منكر 33
- خرید وفروش 377
- كسب های حرام 123
- ريش تراشيدن 24
- آداب تجارت 7
- شرايط فروشنده و خريدار 4
- شرايط عوضين 5
- دادن جنس و گرفتن وجه 6
- نقد و نسيه 19
- معاملات صرافى ( بيع صرف ) 1
- فروش ميوه ها و سبزيجات 0
- ربا 39
- خروج از ملکیت مالک به سبب یکی از نواقل 4
- شروط تجارت 13
- معاملات سفهی 1
- خرید وفروش طلا 6
- بيع فضولی 3
- حق به هم زدن معامله (خيار) 37
- ضمان در خريد وفروش 11
- اجاره 66
- وصيّت 37
- احكام وصيت 16
- موصى 1
- وصيت شده 1
- مسائل متفرقة 327
- استمناء 6
- مكارم اخلاق 8
- مزارعه ومساقات 2
- شركت 22
- تقاصّ كردن 2
- عاريه و وديعه 0
- حواله 0
- حجر ( ممنوع تصرف در مال ) 4
- صدقات 15
- رقص در اماکن متبرکه 0
- سحر و جادو و نظائر آنها 3
- اشياء گمشده 2
- حكم مال مجهول مالك 6
- مسائل مخصوص به تفسير 2
- احكام غرب زمين 0
- كار كردن در ادارات رسمى 3
- كشتن حشره ها 1
- تربت حسينى 0
- ياد گرفتن احكام 1
- حقوق ديگران 22
- وسواس 2
- نسب ها 7
- مدح ديگران 0
- بر پائى عيد و جشن 0
- دعا 8
- تاريخ 0
- صحت بعض كتابها و احاديث 7
- بعض مستحبات 5
- نصايح 7
- حيوان گمشده 0
- کامپیوتر و اینترنت 11
- نقاشی و مجسمه سازی 2
- احکام مساجد 28
- ارتباط با نامحرم در فضای مجازی 1
- حقوق معنوی 19
- توبه 7
- یارانه ها 1
- ماهواره 3
- تقلب 6
- رعایت قوانین حكومت اسلامی 16
- دعا 1
- احكام كفار 13
- سرقت و دزدی 6
- سیگار کشیدن 5
- صله رحم 7
- جنون 1
- اسراف 1
- حقوق والدین 7
- قرض و دين 62
- ازدواج 656
- احكام ازدواج 54
- احكام زناشويى 35
- آداب وسنن ازدواج 2
- جلوگیری از بارداری 9
- اولياى عقد 54
- اسباب محرميت 22
- رضاع (شير دادن) 2
- ازدواج مؤقت 59
- مهر 73
- احكام فرزندان 35
- نفقه 25
- عيبها وشرطها كه موجب فسخ شود 37
- محارم 9
- حقوق زوجین 43
- شروط ازدواج 32
- نزدیکی از پشت 7
- نزدیکی در زمان قاعدگی 6
- نشوز 8
- محرمات 28
- روابط زن و مرد 102
- زینت 18
- مسائل جنسى 11
- حجاب 15
- احكام لمس و نگاه کردن 29
- مسائل متفرقه ازدواج 5
- طلاق 149
- نذر 24
- غصب 11
- احياء موات 0
- صيد و ذباحه 24
- خوردنيها وآشاميدنيها 67
- ارث 87
- قصاص و ديات 77
- ديه نفس 8
- دیه جنین 5
- موجبات ضمان 8
- تغليظ دیه 3
- قسامه 7
- مسائل اعتقادى 87
- حج 247
- اصول و قواعد فقهی 11
- مضاربه 22
- وقف 156
- هدیه 31
- حدود 58
- جهاد 1
- اداری 16
- ادارات 14
- عهد و قسم 11
- بیت المال 1
- بهتان 1
- صلح 11
- جعاله 3
- تهمت 0
- قضاء 49
- رشوه 6
- شهادات 13
- رهن 17
- اقرار 6
- تقليد 88
- علم رجال 4
- مسائل اجتماعى 13
- وکالت 29
- مسائل مستحدثه 176
- قرآن کریم 16
- ودیعه 3
- ضمان 18
1ـ رابطه محرمیت این کودک با ملاعن چگونه است؟ آیا در صورتی که کودک دختر باشد، در آینده می تواند با او ازدواج کند؟
2ـ رابطه محرمیت این کودک با بستگان نسبی و رضاعی و سببی مرد لاعن چگونه است؟ آیا می تواند این دختر با برادران مرد لاعن یا پدران او ازدواج کند؟
3ـ در صورتیکه مرد پس از ملاعنه و نفی ولد پشیمان گردد و رجوع کند، رابطه محرمیت این کودک با ملاعن و بستگان نسبی و رضاعی و سببی این مرد چگونه است؟
2) این کودک با بستگان مرد ملاعن محرم نیست و می تواند با آن ها ازدواج کند.
3) در صورتیکه واقعاً فرزند این مرد باشد یعنی مرد بین خود و خدای خود او را فرزند خود می داند، با بستگان آن مرد نیز محرم است.
2) اشکال ندارد.
3) اگر این عمل مستند به یکی از کتب مقتل باشد و با رعایت حرمت شعائر باشد، اشکال ندارد.
بنده متولی موقوفهای هستم که تخریب گردیده بود و با نظارت ادارهٔ اوقاف، سرمایهگذاری برای آن پیدا شد و شروع به ساخت آن کرد. سرمایهگذار ظرف مدت تعیینشده نتوانست کامل عملیات ساختمانی را به اتمام برساند و قرارداد منقضی شد. در قرارداد، بندی در خصوص جریمه یک میلیاردی علاوهٔ بر الزام سرمایهگذار به اتمام پروژه بهعنوان خسارت به موقوفه قرار دارد و چکی هم بابت آن اخذ شده است و آن چک «حال» شده است. سرمایهگذار اما مطالبهٔ مصالحه دارد و میگوید متولی خسارت را نگیرد و شش ماه هم زمان اضافی به او داده شود. سه دانگ موقوفه وقف عام ذیل خیرات و مبرات و تعزیهداری آلعبا (ع) و اطعام نیازمندان و ایتام است و سه دانگ آن نیز وقف خاص با موقوفعلیهمی که یکی از افراد آن فردی محجور است. سؤال این است که آیا متولی میتواند بر سر منافع موقوفه که یک سال حدوداً بهرهبرداری آن به تأخیر میافتد، مصالحه کند؟
بنا بر نظر معظم له، چنانچه از اختیارات متولّی باشد، می تواند مصالحه نماید.
زمینی را برای قبرستان وقف نموده اند و تحویل متوفی شده است و قبض و اقباض صورت گرفته است ولی وقتی خواسته اند اولین جنازه را دفن کنند، دیده اند که زمین سنگ بوده و قابلیت دفن اموات را ندارد. سؤال؛ 1- آیا وقف با توجه به تحقق قبض و اقباض صحیح است؟ 2- در فرض صحت وقف آیا می توان زمین را در کارهایی که اقرب به غرض واقف باشد و امور خیر باشد، تغییر کاربری داد؟
1) طبق نظر معظم له: صحت وقف، محل اشکال است.
2) در صورتیکه به هیچ وجه قابل استفاده برای قبرستان نباشد، احتیاطاً با اجازه حاکم فروش آن زمین جایز است تا زمین دیگری برای دفن اموات تهیه شود.
آیا جایز است بنده در شهری، ملکی را با هدف درمان، اسکان یا افزایش سطح دانش و رفاه همشهریانم وقف نمایم و در سند وقف هم این موارد ذکر گردیده باشد ولی درآمد حاصل از موقوفه بنده در شهر ثالثی مصرف گردد؟
واجب است درآمد موقوفه بر طبق صیغه وقف و نیت واقف مصرف گردد، لذا اگر نیت واقف صرف درآمد آن در همان شهر باشد، جایز نیست در شهر دیگر مصرف شود.
1ـ آیا وقف اموال متحرک مانند کانکس برای مسجد شدن یا حسینیه صحیح است؟
2ـ اگر کانکس را برای زلزله زدگان شهر معین وقف نموده و آنان پس از مدتی خانه ساختند وظیفه چیست؟ آیا باید کانکس را به شهر زلزله زده دیگری فرستاد؟
3ـ اگر متولی موقوفه موقوفه خود را به خویش بفروشد و مدعی تحقق مسوغات فروش وقف باشد این معامله از نظر تکلیفی و وضعی چه حکمی دارد؟
4ـ آیا وقف یک دهم از درآمد سالانه برای صرف در مطلق خیرات با فرض حصول تدریجی و معلوم نبودن مقدار یک دهم درآمد، صحیح است؟
5ـ آیا وقف خدمت به این که مثلاً روزهای جمعه به خدمت مردم بپردازد، صحیح است؟
1) بله، صحیح است.
2) چنانچه قرینه ای بر توسعه در نیت واقف نسبت به شهرهای دیگر وجود داشته باشد، باید به شهر زلزله زده دیگری فرستاده شود.
3) در فرض تحقق مسوغات بیع عین موقوفه، معامله صحیح و نافذ است.
4و5) خیر، صحیح نیست.
در زمان ساخت مسجد محله که یک طبقه بیشتر نداشت، صیغه مسجد خوانده شد، بعداً طبقه دیگری به آن اضافه شد، آیا باید برای طبقه دوم هم صیغه خوانده شود یا نیاز نیست؟
در وقف مسجد لازم نیست حتماً صیغه خوانده شود، بلکه اگر به عنوان مسجد در آن طبقه نماز خوانده شود، کفایت می کند.
آیا ناظر استصوابی موقوفه می تواند در امور نظارت موقوفه وکیل اختیار کند؟ آیا انجام هر عملی که در رابطه با موقوفه و طبق قانون، ناظر مسئول می باشد، وکیل او می تواند انجام دهد؟
اگر این امر با موافقت واقف یا متولی و در صورت فقدان آن ها با موافقت حاکم شرع صورت گرفته باشد، اشکال ندارد.
به استحضار می رسانیم یکی از حسینیه ها دارای غرفه های متعددی است که اموات بسیاری از سادات و ... در آن جا دفن شده و می شوند. اخیرا در مجاورت این حسینیه مسجدی که دارای چندین درب می باشد، ساخته شده است. با نصب یکی از این درب ها، دیوار غرفه ها خراب می شود که برخی از صاحبان و وراث مدفونین، عدم رضایت خود را مبنی بر این اقدام بارها اعلام نموده اند. مستدعی است بفرمایید: آیا در صورت راضی نبودن بعضی از مالکین، تخریب این دیوار که قبور سادات و ... را به معبری عمومی تبدیل می کند، جایز است یا خیر؟
در صورتیکه غرفه های مزبور مالک شخصی داشته باشد یا وقف خاص یا عام باشد، عمل مذکور در سؤال اشکال دارد.
1ـ اگر واقف منافع کل موقوفه را مادام العمر برای خود قرار دهد، آیا این عمل جایز است؟ 2ـ آیا این وقف از مصادیق وقف بر نفس محسوب می شود یا خیر؟
گرچه وقف بر نفس باطل است ولیکن چنانچه واقف در عقد وقف شرط کند که منافع موقوفه تا مدتی یا مادام العمر بر ملکیت وی باقی باشد، در این صورت وقف صحیح است و شرط نیز نافذ است.
ملک وقفی در روستا وجود دارد که شامل درختانی می باشد که همه آن ها خشک شده اند، لکن این ملک سهمیه آبی دارد، آیا می شود برای مسجد از این آب استفاده کرد؟
ملک مزبور، از حال وقفیت خارج نمی شود و باید اصل یا منافع آن در همان جهت وقف صرف گردد و چنانچه وقف در امور خیر باشد، می توان با اجازه واقف و یا متولی و در صورت فقدان آن ها با اذن حاکم شرع، از آب و دیگر توابع آن برای مسجد استفاده نمود.
یکی از روحانیون در روستایی به خاطر رفع اختلافات بین مردم و با توجه به استفتائات از مراجع وقت، زمینی را جهت ساخت مسجد به صورت شفاهی وقف می کند و مردم به همت خودشان بنای مسجد را ساخته اند و در ادامه همان مسجد، شخصی زمینی را به عنوان حسینیه به صورت شفاهی وقف کرده و مردم حسینیه را ساخته اند و سی سال به طور هیئت امنایی اداره می گردید، اکنون استدعا دارم به سؤالات ذیل پاسخ بفرمایید:
1ـ آیا واقفان زمین مسجد و حسینیه، می توانند ادعای تولیت داشته باشند؟
2ـ آیا کسانی که در ساخت بنا مشارکت داشته اند، می توانند در صورت ادعای تولیت واقفان زمین ادعا کنند که ما نسبت به خرج کرد یا کارکرد بنای مسجد و حسینیه راضی نیستیم؟
1و2) صرف وقف زمین برای مسجد و یا حسینیه، موجب حق تولیت نیست.
1- در صورتیکه وقف خاص دارای متولی باشد ولی مصلحت وقف، اقتضای دخالت حاکم (در حال حاضر سازمان اوقاف) را داشته باشد و یا مصلحت بطون لاحق در دخالت نمودن حاکم باشد، آیا حاکم حق تولیت و دخالت دارد؟
2- چنانچه موقوفه خاص دارای متولی باشد و بین موقوف علیهم اختلاف نظر باشد و رفع آن متوقف بر تولیت و دخالت حاکم باشد، آیا حاکم حق تولیت خواهد داشت؟
1) در صورتیکه عدم دخالت حاکم موجب خرابی عین موقوفه شود یا وقف در جهت خلاف نظر واقف قرار گیرد، حاکم حق اجبار متولی را دارد و در صورت امتناع متولی حق تغییر او را دارد؛ همچنین واقف در صورت حیات می تواند متولی را عوض کند.
2) بله در مفروض سؤال، حاکم حق تعیین متولی دیگری را دارد.
1- آیا قرار دادن مهر در مسجد وقف بر آن محسوب می شود؟
2- اگر مهر داخل مساجد، موقوفه مسجد محسوب شود، حکم قرار دادن چندین مهر برای نماز یک نفر، در صورت الف: محدود بودن تعداد مهرها و ب: در صورت تعدد آن مهرها چیست؟
1) قرار دادن مهر در مسجد در صورت نیت وقف از سوی شخص، وقف بر مسجد محسوب می شود.
2) در هر دو صورت قرار دادن چندین مهر برای نماز یک نفر خالی از اشکال نیست.
چنانچه شخصی وسیله ای را وقف بر مسجد معینی کند، آیا به اعتبار این که وقف بر مسجد معینی است، وقف خاص محسوب می شود یا به اعتبار اینکه مساجد به طور کلی از مصادیق وقف عام می باشند، وقف مزبور نیز وقف عام به حساب می آید؟
وقف مذکور در سؤال، حکم وقف مسجد یا بر مسجد که وقف عام است را دارد.
با عنایت به جایگاه والای سنت الهی و اسلامی وقف و نظر به برکات، خدمات و نقش ارزشمند این سنت حسنه در رفع حوائج ضروری اقشار آسیب پذیر، اشخاص متقاضی با انگیزه برخورداری معنوی از مواهب و آثار دینی، وجوهی را به عنوان "سپرده وقف" و در قبال دریافت " گواهی اوراق وقف"، نزد بانک تودیع خواهند نمود و بانک از محل وجوه مذکور نسبت به اعطای تسهیلات قرض الحسنه (در قالب تسهیلات ازدواج جوانان، رفع نیازهای ضروری، بسط و توسعه کسب و کارهای خرد و اشتغال، ودیعه مسکن، هزینه درمان و... ) به واجدین شرایط و یا افراد معرفی شده از سوی خیر متقاضی در طرح مذکور اقدام خواهد نمود. ضمناً بانک از جهت حفظ ارزش پول، پس از کسر هزینه های مترتبه، مابقی درآمد حاصله از فعالیت مذکور را به حساب اوراق وقف واریز نماید تا از این رهگذر علاوه بر افزایش منابع، تعداد بیشتری از افراد جامعه هدف از خدمات این طرح منتفع گردند. علی هذا و با عنایت به مراتب و با توجه به سابقه روشن این بانک در پیاده سازی و اجرای بانکداری ناب اسلامی و ایفای مسئولیت های اجتماعی و قانونی خود، خواهشمند است نظر فقهی معظم له را در خصوص امکان اجرای "طرح اوراق وقف" با شرایط گفته شده امر به ابلاغ فرمائید.
وقف پول یا اوراق وقف در صورتی جايز است كه تبديل به دين يا معاوضه در ذمه نشود گرچه با پول ها و يا كالا های ديگر مبادله شود؛ و چنانچه اصل ماليت خارجی آن حفظ شده و در حین وقف تبدیل آن با حفظ مالیت خارجی شرط شود و سود آن صرف وقف گردد، تجارت با آن جایز است.
همانطور که مستحضر هستید اجاره اماکن تجاری طبق قانون روابط مؤجر و مستأجر مصوب سال 1356 (که در زمان طاغوت تدوین و به تصویب رسیده) باعث ایجاد حقوقی برای مستأجر شده و تخلیه ملک را با مشکلاتی مواجه می کند. این امر باعث شده مستأجرین رقبات مسجد نیز ادعای حق کسب و پیشه نمایند که به لحاظ شرعی جای تردید می باشد. لهذا با توجه به ماهیت شرعی موقوفات آیا ایجاد چنین حقی که کاملاً در تعارض با نیت واقف و حقوق موقوف علیهم بوده و از طرفی هیچگونه مابه ازاء برای ایجاد حق مذکور پرداخت نشده و متولی شرعی نیز راضی به آن نمی باشد و بطور کلی با مصلحت وقف مغایرت دارد، در موقوفات شرعی است یا خیر و آیا دریافت وجوهی با عنوان (حق کسب و پیشه و تجارت) در موقوفات از سوی مستأجر مشروع می باشد؟
در مفروض سؤال، مستأجرین رقبات مسجد هیچگونه حقی ندارند و واجب است رقبات را فوراً تخلیه نمایند.
در سال 1349 هجری شمسی اهل خیری زمینی را به متراژ تقریبی 600 مترمربع در اختیار یکی از معتمدین شهر قرار داده تا هر طور که صلاح می داند به مصرف خیر رساند. معتمد مزبور زمین را در ازای یک شاخه نبات با نماینده اداره اوقاف صلح نموده تا اداره مزبور این مکان را تبدیل به محل آموزشی مثل مدرسه نماید. اما با گذشت زمان اداره اوقاف هنوز اقدام به این کار نکرده و محل آموزشی را نساخته است. فرد معتمد که نسبت به زمین صاحب اختیار بوده قسمتی از زمین را به خانه عالم مسجد تبدیل نموده و قسمت دیگر آن رها شده است. سؤال:
1- با توجه به اینکه قسمتی از زمین مزبور اختصاص به خانه عالم برای مسجد داده شده است و فرد نیکوکار و ورثه او به این امر راضی بوده اند. آیا این قسمت از زمین موقوفه برای خانه عالم مسجد به حساب می آید یا خیر؟ اگر وقف بر مسجد نیست وضعیت حقوقی آن چیست؟
2- این زمین در فاصله دوری از مسجد واقع شده و خانه عالم هم رو به خرابی است و به علت بزرگی و قدیمی بودن، سرد و گرم کردن آن مشکل است. آیا با توجه به شرایط موصوف، متولیان مسجد مجازند خانه عالم را بفروشند و با پول آن در کنار مسجد خانه دیگری برای عالم مسجد تهیه نمایند؟
3- با توجه به بزرگی زمین و بلا استفاده بودن بخش زیادی از آن آیا متولیان امر مجازند با تفکیک آن، دو سند بگیرند. یکی برای خانه عالم که به روزسازی شود و سند دوم برای احداث واحدهای تجاری یا خانه های مسکونی برای اجاره دادن به افراد تا درآمد حاصله به مصرف نیازهای مسجد برسد و از این طریق هزینه های آن مسجد تأمین گردد؟
1) اگر آن زمین قبلاً برای مدرسه وقف نشده است، اکنون می توان آن زمین را وقف خانه عالم مسجد نمود. همچنین می توان بدون وقف آن زمین را تبدیل به خانه عالم نمود.
2) اگر زمین و خانه عالم وقف مسجد و یا ملک مسجد شده است، متولیان مسجد می توانند آن را بفروشند و با پول آن در کنار مسجد خانه دیگری برای عالم مسجد تهیه نمایند، به شرط آنکه به حسب تشخیص آنان دیگر امکان استفاده از آن در مصرف مورد نظر واقف وجود نداشته باشد. اما اگر زمین و خانه مزبور وقف مسجد و یا ملک مسجد نشده است، متولیان مسجد هیچگونه اختیاری درباره آن ندارند.
3) از پاسخ سؤال قبل روشن شد.
متولی به عنوان مدیر امور موقوفه از سوی واقف یا حاکم منصوب شده و باید با حفظ امانت و رعایت مصلحت موقوفه، موقوف علیه و بطون لاحقه اقدام نماید. حال در صورتیکه متولی در اجاره موقوفه شرط زیانباری درج نماید:
1- وضعیت شرط و عقد اجاره چگونه خواهد بود؟
2- آیا متولی ضامن خسارت های وارده از این طریق می باشد یا خیر؟
از خصوصیات شخصیه مورد سؤال اطلاعی نداریم، ولی بطور کلی چنانچه متولی برخلاف مصلحت وقف شرطی در ضمن اجاره موقوفه کند جایز نیست و موجب ضمان است.
1- آیا زمین های ملی را می توان پس از احیاء وقف نمود؟
2- آیا زمین های عمومی را می توان پس از احیای آن وقف نمود؟
3- در صورتی که زمین مواتی وقف شده و در حال حاضر جزء اراضی ملی قرار گرفته باشد، اما ندانیم که واقف پس از احیاء آن را وقف نموده یا پیش از احیاء، حکم وقفیت چیست؟
1و2) تملک اراضی ملی مانند جنگل و مراتع و نیز اراضی موات باید طبق مقررات انجام بگیرد و در صورت حصول تملک، می توان وقف نمود.
3) در صورت شک، اصالة الصحة جاری است و احکام وقف بر آن جاری می شود.
1- آیا متولی موقوفه موظف است گزارش و بیلان کار خود را به موقوف علیهم ارائه نماید و در صورتی که ارائه نکند، حکم آن چیست؟
2- در فرضی که احتمال سوءاستفاده متولی از موقوفه وجود داشته باشد، آیا موقوف علیهم برای جلوگیری از این امر می توانند از او گزارش کار بخواهند یا چنین حقی ندارند؟
1) خیر، لازم نیست.
2) بله، می توانند.
1- آیا بر متولی وقف و ناظر جایز است پس از پذیرش تولیت و نظارت، استعفاء دهند؟ در صورتیکه بر متولی و ناظر استعفاء دادن جایز نباشد، آیا استعفاء آنان لغو و بدون اثر است؟ آیا می توان آنان را بر انجام عمل تولیت و نظارت اجبار نمود؟
2- در صورتیکه اجبار متولی و ناظر وقف بر عملشان ممکن نشد، آیا حاکم شرع به جای آنان متولی و ناظر منصوب خواهد کرد؟
1) در صورتیکه واقف متولی را در وصیت خود نصب کرده باشد و متولی در زمان حیات واقف (موصی)، تولیت را رد نکرده باشد، نمی تواند اکنون استعفاء دهد.
2) واقف در صورت حیات و یا حاکم شرع، می توانند به جای آنان متولی و ناظر منصوب کنند؛ در صورتیکه در وصیت خلاف آن وجود نداشته باشد.