استفتائات برگزیده
اخیراً در فضای مجازی اصواتی به عنوان مواد مخدر شنیداری انتشار یافته که شنیدن آنان اثراتی همانند و بلکه بیشتر از مواد مخدر و مشروبات الکلی دارند با این اوصاف ؟ 1- آیا شنیدن این اصوات دارای حرمت شرعی می باشد ؟ 2- در صورت بروز حالت نامتعارف ناهوشیاری و نابهنجاری( ناشی از گوش دادن )، آیا اعمال مجازات شرعی (حد یا تعزیر) صحیح می باشد ؟
بنا بر نظر معظم له؛ بر فرض وجود خارجی چنین اصواتی که دارای اثرات مذکور باشد، شنیدن آن اصوات حرام است و دارای تعذیر می باشد.
اگر کسی مرتد شود و سپس مسلمان شود، آیا قضای نمازهای آن مدت که مرتد بوده بر او واجب است ؟
طبق فتوای معظم له، قضای نمازهای آن مدت واجب است.
اینجانبان متصدی و کارگزار و زمامدار و مجلس دار عزاداری در تکیه ای در یکی از شهرستان ها هستیم. حسب الوظیفه تصمیم بر این داشتیم که چندین شب عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) را در تکیه بر پا کنیم، عده ای با آوردن این بهانه که اگر مراسم برگزار شود، موجب تبعات و گناه می شود مثلاً افراد فاسد چشم چرانی می کنند یا محتمل است که اشخاصی از این مراسمات سوء استفاده و گناه کنند، پیشنهاد به تعطیلی عزاداری اباعبدالله (علیه السلام) داده اند. آیا اینکه ممکن است بر حسب برگزاری عزاداری در حسینیه احتمالاً عده ای فاسق در این مجلس هم حضور یابند و گناه خود را انجام دهند بر ما که متصدی و کارگردان عزاداری هستیم، حجیت دارد که عزاداری را منحل کنیم؟ حکم واجب بر ما چیست؟
این نوع احتمال دادن خود یک وسوسه شیطانی است. برپایی شعائر حسینی و مراسم عزاداری اهل بیت (علیهم السلام) از اهم امور دینی است و بهتر است که از ورود این افراد به دسته عزاداری و هیئت منع نکنید و راه نصیحت و اصلاح ایشان را با کلمات شایسته و رفتار محبت آمیز در پیش گیرید.
اگر زنی به صورت چند ماهه صیغه مردی شده و سپس نخواهد به رابطه ادامه دهد، آیا می تواند مهریه خود را ببخشد یا مهری که گرفته را پس دهد و خود را یک طرفه از زوجیت مرد برهاند یا اینکه اتمام رابطه زوجیت موقت، منحصر به اتمام مدت یا بذل مدت توسط مرد است و ربطی به بذل مهریه یا استرداد آن ندارد؟
عقد موقت تنها به وسیله تمام شدن مدت و یا بذل مدت توسط زوج فسخ می شود، مگر آنکه در ضمن عقد، وکالت در بذل مدت از مرد گرفته شده باشد.
حکم شرعی کسی که نسبت محرمیت (ادعای زوجیت) و ادعای ارث را به صورت غیر واقعی به شخص دیگری بدهد، چیست؟
اثبات موضوع شرعی مانند زوجیت، نیازمند به بینه شرعی (شهادت دو نفر عادل) دارد.
در صورتی که بین زن و شوهری ملاعنه رخ دهد و شوهر نفی ولد کند.
1ـ رابطه محرمیت این کودک با ملاعن چگونه است؟ آیا در صورتی که کودک دختر باشد، در آینده می تواند با او ازدواج کند؟
2ـ رابطه محرمیت این کودک با بستگان نسبی و رضاعی و سببی مرد لاعن چگونه است؟ آیا می تواند این دختر با برادران مرد لاعن یا پدران او ازدواج کند؟
3ـ در صورتیکه مرد پس از ملاعنه و نفی ولد پشیمان گردد و رجوع کند، رابطه محرمیت این کودک با ملاعن و بستگان نسبی و رضاعی و سببی این مرد چگونه است؟
1) این کودک با ملاعن محرم است و نمی تواند با او ازدواج کند.
2) این کودک با بستگان مرد ملاعن محرم نیست و می تواند با آن ها ازدواج کند.
3) در صورتیکه واقعاً فرزند این مرد باشد یعنی مرد بین خود و خدای خود او را فرزند خود می داند، با بستگان آن مرد نیز محرم است.
همانگونه كه استحضار داريد در روزهای ماه محرم اغلب افراد نسبت به پخش نذری از قبيل شير، شربت و اطعام اقدام می نمايند. با عنايت به خشكسالی بوجود آمده، می خواستيم اين نذورات را در غالب جيره خشک غذايی و آب معدنی به آن منطقه ارسال نمائيم كه عده ای مردد هستند كه آيا از نظر شرعی صحيح می باشد يا خير، فلذا از آن مرجع عاليقدر تقاضا داشته تا حكم شرعی را بيان فرمايند.
چنانچه صیغه خاص نذر ـ که در رساله علمیه ذکر شده ـ خوانده باشد، واجب است در همان مصرف نذر که نامبرده شده، مصرف نمایند؛ لیکن اگر صیغه خاص نذر خوانده نشده باشد، جایز است در قالب جیره غذائی و آب معدنی و ... مصرف شود.
آیا انجام تغییرات ساختمانی در بنای مسجدی که واقف طبق وقف‌نامه و اسناد رسمی و محضری، تنها بنام مسجد وقف نموده ولاغیر؛ و اجاره دادن فضای آشپزخانه و زیرزمین و... آن مسجد، برای انجام امور اقتصادی و تجاری و درآمدزایی (کترینگ و تهیه و عرضه غذا و نوشیدنی)، جایز است؟
چنانچه واقف تصریح نموده باشد که نباید بناهای مذکور را برای انجام امور اقتصادی و تجاری و غیره اجاره داد؛ در این صورت جایز نیست وگرنه اشکالی ندارد.
1ـ استفاده از دستگاه موسیقی سنتی که در سالیان گذشته تا به امروز به صورت ساز و دهل مخصوص مراسم تعزیه خوانی بوده و احیای این شعیره را به دنبال دارد، چه حکمی دارد؟ 2 ـ استفاده از لباس طرح قدیم مخصوص شبیه خوان های مرد در نقش زن در تعزیه که به صورت چادر های عربی قدیمی (قجری) و روبند های مخصوص(برقه) به منطقه استان هرمزگان بوده، چه حکمی دارد؟ 3 ـ آیا اجرای مجلسی در وصف عروسی حضرت قاسم که به صورت حزین برگزار می گردد، محل اشکال است یا تایید؟
1) چنانچه آن موسیقی مناسب مجالس اهل فسق و فجور نباشد و موجب هتک حرمت شعائر حسینی نشود، اشکال ندارد؛ اما اگر مناسب مجالس فسق و فجور باشد و یا مناسب مجالس عزاداری نباشد، اشکال دارد.
2) اشکال ندارد.
3) اگر این عمل مستند به یکی از کتب مقتل باشد و با رعایت حرمت شعائر باشد، اشکال ندارد.
اگر قاتل در قتل عمد قبل از قصاص و استیذان از حاکم برای قصاص فوت کند و در میان ورثه مقتول صغار باشد با توجه به حرمت هدر دمای مسلمین و عمومات دال بر احترام به دم، آیا می توان از ماترک قاتل دیه مطالبه کرد؟
بله، دیه از ماترک میت برداشته می شود.
شروط معامله
سوال :

آیا شرط حسن انجام کار در معامله در فقه وجود دارد یا نه؟

جواب :

طبق نظر معظم له: بله و در صورتیکه چنین شرطی در معامله وجود داشته باشد، مشروط له می تواند در صورت تخلف طرف مقابل معامله با او را به هم بزند یا اگر قرارداد اجاره باشد، می تواند از اجرت او کم نماید.

خیار غبن
سوال :

در یک معامله ای بین شخصی به عنوان فروشنده و خریدار غبن ثابت شده است و غابن(فروشنده) قبول کرده که تفاوت قیمت را به مغبون(خریدار) بدهد و این کار هم صورت گرفته است. در چنین صورتی آیامغبون باز هم خیار غبن دارد یا خیر؟

جواب :

چنانچه فروشنده تفاوت قیمت را داده و خریدار هم آن را به عنوان تفاوت قیمت و ترک فسخ پذیرفته و دریافت نموده است، دیگر خیار فسخ به عنوان غبن ندارد.

اسقاط کلیه خیارات
سوال :

چنانچه در بندی از قرار داد پیش فروش مسکن کلیه خیارات به جز تدلیس از طرفین اسقاط گردیده باشد و در بندی دیگر حق فسخ برای فروشنده جهت عدم صدور موجودی چک ها و وجه التزام پیش بینی شده باشد کدام بند مورد ملاک است و آیا وجود تناقض در قرارداد باعث ابطال شرط فسخ می گردد؟

جواب :

تناقضی در قرارداد وجود ندارد، چون بند اول عام است و بند دوم خاص؛ در نتیجه حق فسخ برای فروشنده در مفروض سؤال وجود دارد.

خیار غبن
سوال :

آیا شرعاً و عقلاً بدون تشخیص و تعیین ارزش عوضین معامله، در فرضی که عوضین معامله آثار هنری و فاقد قیمت مشخص سوقیه هستند، امکان تشخیص حدوث غبن در معامله ممکن است؟

جواب :

معیار تشخیص غبن آن است که غالب مردم از این تفاوت مقدار قیمت (قیمت بازار و شیء فروخته شده)، مسامحه نمی کنند.

خیار غبن
سوال :

آیا فسخ معامله به ادعای غبن، بدون ارزیابی و تعیین ارزش عوضین معامله، عقلاً و شرعاً مشروع است؟

جواب :

خیر جایز نیست و تنها در صورت رضایت بایع، اقاله اشکال ندارد.

به هم زدن معامله
سوال :

اینجانب مالک قطعه زمینی به مساحت 1100 متر هستم که روی سطح شیب دار با شیب هفتاد درجه قرار دارد. چند وقت پیش متراژ ششصد متر از آن را به ابعاد به فردی فروختم و در قولنامه متعهد شدم که خریدار اقدام به نقشه برداری از این قطعه با دوربین نماید و اگر متراز آن با توجه به افقی بودن سطح نقشه کم شد از باقیمانده زمینم جهت جبران کسری آن واگذار نمایم تا متراز واقعی ششصد متر شود. نقشه برداری انجام شد و متراز واقعی ملک پانصد متر شد اما چون فکر نمی کردم تا این حد سطح شیبدار باعث اختلاف متراز شود معامله را علیرغم عدم رضایت خریدار بر هم زدم. آیا از لحاظ شرعی کار درستی انجام داده ام؟

جواب :

معامله مزبور صحیح است و حق فسخ در فرض مذکور در سؤال برای فروشنده، مشروع نیست.

احکام شرط فاسخ ضمن عقد در بیع
سوال :

در عقد بیعی که در آن موعد مقرری جهت حضور در دفترخانه جهت پرداخت الباقی ثمن معامله تعیین و شرط شده؛ در صورت عدم اعلام حضور در موعد مقرر، در دفترخانه معامله منفسخ است. 1- آیا شرط فوق صحیح و منشاء اثر است؟ 2- در صورت صحت شرط، آیا به محض تحقق شرط ، انفساخ ایجاد می شود؟ و یا حصول آن منوط به انشاء یا اعلام فسخ از ناحیه مشروط له یا تنفیذ دادگاه است؟ 3- در صورت صحت و تحقق شرط، آیا عقد از زمان وقوع آن منحل می شود یا از لحظه انفساخ؟ 4- در این صورت حکم منافع و نمائات حاصله چیست؟

جواب :

1) شرط فوق صحيح و منشأ اثر نيست و تنها در صورت شرط عدم تأخیر از طرف فروشنده معامله قابل فسخ است و فسخ باید ابراز شود و انشاء و اعلام گردد.


2) جواب از پاسخ سؤال قبل روشن شد.


3) عقد از زمان ابراز فسخ، منفسخ می شود.


4) منافع و نماءات ثمن که در زمان بعد از وقوع عقد و قبل از فسخ حاصل شده است ملک بایع است و منافع و نماءات مثمن که در زمان مذکور حاصل شده است ملک مشتری است.

اقاله
سوال :

بین خریدار و فروشنده معامله ای انجام شده است و بعد از چند مدت بدون هیچگونه اکراه و اجبار این معامله بین خریدار و فروشنده اقاله شده است. آیا آقای خریدار می تواند بعد از اقاله مجدداً ادعایی نسبت به مورد معامله داشته باشد و آیا اقاله از احکام اولیه و ثانویه است؟

جواب :

چنانچه اقاله محرز شده باشد، هیچکدام از طرفین نسبت به معامله نمی توانند ادعایی داشته باشند.

فسخ عقد لازم
سوال :

چنانچه مشروط علیه در شرط فعل از انجام شرط امتناع نماید، مشروط له بدواً می بایست الزام وی را از حاکم خواسته و اگر اجبار ملتزم به انجام‌ آن غیر مقدور ولی انجام آن به وسیله شخص دیگری مقدور باشد، حاکم می‌تواند به خرج ملتزم موجبات انجام آن فعل را فراهم کند. و هر گاه اجبار مشروط‌ علیه برای انجام فعل مشروط ممکن نباشد و فعل مشروط هم از جمله اعمالی نباشد که دیگری بتواند از جانب او واقع سازد، طرف مقابل حق فسخ معامله را خواهد داشت (مگر در موارد خاصی مانند رهن یا ضامن دادن و...). حال پرسش این است، با عنایت به اینکه عقود لازم یا توسط یکی از خیارات بهم می خورد و یا از طریق اقاله، آیا شرعا صحیح است که در شرط فعل، طرفین توافق کنند که در صورت عدم انجام شرط توسط مشروط علیه، مشروط له بدون مراجعه به حاکم و طی مراحل فوق الذکر بتواند عقد لازم را مستقیماً فسخ کند؟

جواب :

بله، چنین شرطی صحیح و نافذ می باشد.

اعمال خیار ورثه
سوال :

در صورتی که طرف معامله بیع از ورثه باشند، اعمال خیار ورثه به چه صورت است؟ ( آیا یکی از ورثه می تواند با استفاده از خیار غبن فاحش، معامله ای را که پدرش انجام داده و طرف معامله برادران و خواهران وارث است، فسخ نماید؟)

جواب :

صحت فسخ معامله مذکور در سؤال، متوقف بر توافق همه ورثه است و اگر برخی از ورثه که طرف معامله بوده حاضر به فسخ باشند، نسبت به حصه وی فسخ نافذ است. گفتنی است پاسخ فوق در فرضی است که مورِّث آگاهی از غبن فاحش نداشته یا پس از آگاهی در فسخ معامله سستی نکرده باشد (بدون دلیل تأخیر در فسخ نداشته باشد) والا حقی برای ورثه ثابت نیست.

حق فسخ
سوال :

اینجانب یک قطعه خانه سرا به شخصی بموجب عقد بیع واگذار نموده ام. در یکی از بندهای مبایعه نامه آمده "فسخ معامله هر طرف بیست میلیون تومان می باشد". با این وصف از محضر شما استفتا می نمایم که: 1- عبارت "فسخ معامله هر طرف..." عقد بیع مذکور را مشروط به شرط حاضر نموده است یا خیر؟


2- اگر عبارت مذکور شرط باشد، آیا خیار شرط است؟ بعبارت دیگر هر یک از طرفین معامله، اختیار فسخ معامله را دارند یا خیر؟


3- برفرض اینکه شرط مذکور خیار شرط باشد، با توجه به اینکه شرط مذکور فاقد مدت است، وضعیت بیع فوق الذکر چگونه است؟

جواب :

1) مطابق ظاهر عبارت فوق پرداخت کننده بیست میلیون تومان، حق فسخ دارد و عبارت مذکور بیع را مشروط به شرط می نماید.


2) بله خیار شرط است و هریک از طرفین حق فسخ را دارد، به شرط آنکه بیست میلیون را بپردازد.


3) اشکالی ندارد.

خرید فروش آپارتمان
سوال :

فروشنده (شخص اول) آپارتمانی بفروش می رساند و خریدار (شخص ثانی) طی قولنامه، بیشتر از نصف را بصورت نقد و مابقی را چند چک مدت دار می دهد. در قولنامه، بعد از معامله انجام گرفته عبارت "در صورت برگشت یکی از چک ها معامله فسخ می گردد" قید می شود. خریدار تا رسیدن موعد چک آپارتمان را به شخص سوم و او نیز به شخص چهارم می فروشد و سند واحد آپارتمان بنام شخص چهارم می گردد و او نیز ساکن می شود. در این بین چک آخر (به مبلغ 4 میلیون تومن) برگشت می خورد. حکم شرع در مورد چک چیست و مالکیت آپارتمان با کیست؟

جواب :

فروشنده حق فسخ را دارد و قیمت فعلی عین را در صورت تلف یا بحکم تلف مستحق می شود.

خیار تاخیر ثمن
سوال :

آیا خیار تأخیر ثمن، فوری است یا نه؟

جواب :

خیار تاخیر ثمن، فوری است؛ یعنی به گونه ای است که باید در اولین فرصت به نحو متعارف، نسبت به اعمال آن اقدام شود.

خرید و فروش سهام
سوال :

سامانه معاملاتی در بازار سهام بدین صورت است که خریداران و فروشندگان سفارش های خرید و فروش خود در سهمی خاص را با قیمت مشخص وارد سیستم کرده و سپس در صورت تطابق قیمت های پیشنهادی خرید و فروش معامله انجام می شود، گاهی برخی معامله گران که مالک سهم خاصی هستند یک سفارش خرید قابل ملاحظه در همان سهم با هدف ترغیب دیگر سرمایه گذاران برای گذاشتن سفارش خرید قرار داده و سپس بدون اینکه معامله ای صورت پذیرد، سفارش خرید خود را از سیستم حذف می کنند، اتفاقی که می افتد این است که با ورود سفارش خرید قابل ملاحظه از سوی فرد متخلف، سایر معامله گران گمان می کنند حتماً خبر یا اتفاق خوبی در این سهم قرار است بیفتد، لذا این اقدام سبب افزایش تقاضا برای سهم و ترغیب دیگران برای ورود به صف خرید سهم و صعود قیمت آن سهم خواهد شد و فرد متخلف پس از افزایش قیمت یک سفارش فروش وارد سیستم کرده و این امکان برای وی ایجاد می شود که سهام خود را به قیمت بالاتر بفروش برساند. این روش سبب منتفع شدن فرد متخلف از افزایش ساختگی قیمت سهم شده در حالیکه این اقدام متقلبانه ممکن است به زیان دیگر معامله گران بازار شود. آیا چنین معاملاتی دارای اشکال شرعی است؟

جواب :

معاملات مذکور، وضعاً صحیح است؛ ولی در صورت مغبون شدن، مشتری حق خیار دارد.

معامله
سوال : به استحضار میرساند که بنده برای فروش آپارتمان خود به املاک مراجعه نمودم و در آنجا با توجه به اعتماد به بنگاه با مشتری معرفی شده از طرف ایشان مبایعه نامه تنظیم کردیم (در آن قید شده بود که در صورت اطلاع تا 72 ساعت قابل فسخ می باشد.). پس از آن بنده با مراجعه به چندین املاک دیگر در منطقه مورد نظر متوجه تفاوت قیمت فاحش در مبایعه نامه با قیمت روز ملک گردیدم که که پس از گذشت تقریبا 4 ساعت به املاک بازگشته و تقاضای فسخ معامله را نمودم. بنگاه املاک پس از تماس تلفنی با فرد خریدار اعلام کردند که ایشان در سفر هستند و پس از بازگشت معامله فسخ خواهد شد. ولی با گذشت72 ساعت تعیین شده با فسخ معامله مخالفت کردند. با توجه به شرایط گفته شده می خواهم نظر حضرتعالی را راجع به حکم شرعی این معامله اعلام نمایید.
جواب : در فرض مسئله که معامله تا هفتاد و دو ساعت قابل فسخ بوده ، حق خیار غبن برای شما محفوظ است.
حق به هم زدن معامله (خيار)
سوال : اگر شخصی مبیع را پس از تصرفات ماهوی (مثلاً تجدید بنا در یک ملک) که عرفاً وجود خارجی ندارد ، گویا که کلاً تلف شده (تلف حکمی) پی به غبن فاحش خود که شرعاً غیر قابل تسامح باشد ، ببرد حق خیار فسخ پیدا می کند اما در ما نحن فیه که مبیع خارجی وجود ندارد صرف اعمال منع ، مغبون را مغبون تر می کند؟
جواب : در مفروض سؤال بعید نیست که خریدار بتواند از فروشنده ارش بگیرد ، هرچند احتیاط در مصالحه است.
فسخ عقد در صورت عدم پرداخت اقساط
سوال : در قرارداد بیع، مقرر شده خریدار ثمن را به صورت اقساط پرداخت نماید، طرفین عقد را بر این مبنا توافق نموده و عقد را جاری می کنند که چنانچه هر یک از اقساط ثمن در موعد مقرر پرداخت نشود، ضمن اینکه خریدار باید خسارت وجه التزام به فروشنده بدهد، قرارداد نیز فسخ شود، لذا با توجه به مراتب فوق استدعا دارد نظر فقهی آن مرجع محترم تقلید در خصوص سؤالات ذیل بیان شود؟
1.آیا این توافق (فسخ عقد و انحلال آن به شرط عدم پرداخت اقساط ثمن در موعد مقرر) مخالف شرع مقدس می باشد یا خیر؟
2.اگر شرط فسخ صحیح نیست، آیا مبطل عقد است؟
3.اگر شرط فسخ صحیح نیست، آیا مبطل شرط پرداخت خسارت وجه التزام می باشد یا خیر؟
4.در صورت صحیح نبودن شرط فسخ مذکور و صحت عقد، فروشنده که اقساط ثمن را دریافت نکرده و متضرر شده است، چه اقدامی می باید انجام دهد؟
جواب : 1) اگر شرط فسخ به معنای شرط خیار و حق فسخ باشد، صحیح است و بایع می تواند در صورت عدم پرداخت، عقد را فسخ کند؛ اما اگر به معنای شرط انفساخ عقد باشد، صحت آن محل اشکال است.
2) خیر مبطل عقد نیست؛ لیکن در صورت بطلان شرط، برای صاحب شرط حق فسخ خواهد بود.
3) اگر پرداخت وجه التزام منوط به انفساخ عقد باشد، تا بایع فسخ نکند پرداخت آن لازم نیست.
4) از جوابهای ذکر شده، راه حل روشن می شود.
اسقاط حق خیار
سوال : در فرضی که فردی نسبت به مفهوم خیارات و از جمله خیار غبن هیچ گونه درک و اطلاعی نداشته باشد و با این وصف اقدام به اسقاط آن نماید، آیا عمل مذکور نافذ است یا خیر؟
جواب : در صورتی که اصل مفهوم خیار برای وی مجهول باشد، عمل مذکور نافذ نیست؛ اما چنانچه معنای خیار را می داند و در عین حال اسقاط کافه خیارات نموده باشد، این اسقاط نافذ است اگر چه خصوص معنای غبن را نداند.
تعیین قیمت عین در حکم تلف
سوال : در خصوص تعیین قیمت عینی که در حکم تلف شده است؛ در معامله غبنی فسخ شده؛ پنج احتمال در کتب فقهی مطرح است:
1. میزان قیمت یوم عقد است.
2. میزان قیمت یوم التلف است.
3. میزان قیمت یوم الفسخ است.
4. میزان اعلی القیم است.
5. میزان قیمت یوم الأداء است.
بایع غابن مکلف به پرداخت باقیمانده قیمت بر اساس یکی از نظریات می باشد. از حضرتعالی تقاضا می شود نظر شریفتان در این خصوص (تعیین قیمت عین در حکم تلف ، در معامله ی غبن فسخ شده) را بیان فرمایید.
جواب : متعین فرض سوم (میزان بودن قیمت یوم فسخ) است.
دریافت غرامت
سوال : با عنایت به منطوق قانون (خصوصاً مواد 263 و 391 قانون مدنی) مبنی بر لزوم تأدیه ثمن و غرامات وارده در صورت جهل مشتری بر فساد بیع، در فرضی که مشتری عالم بر تعلق مورد معامله به شخصی غیر از بایع باشد و این علم (علم مشتری) به انحاء مختلف (از قبیل تأیید، امضاء مبایع نامه و حضور شهود بر این امر) احراز گردد، مستدعی است اعلام فرمایید آیا مشتری عالم، مستحق دریافت غرامت اضافه بر ثمن اولیه است یا خیر؟
جواب : در ذیل ماده 263 پاسخ سؤال فوق آمده است. تعبیر قانون گذار در ذیل ماده مزبور این است : " و در صورت عالم بودن فقط حق رجوع برای ثمن را خواهد داشت " مفهوم این است که در فرض عالم بودن مستحق دریافت غرامت اضافه بر ثمن اولیه نیست. البته در صورتی که منظور از غرامت اضافه ، تنزّل ارزش پول باشد در صورتی که ثمن پول نقد و بایع آن را مصرف کرده باشد ضمان نسبت به کاهش ارزش پول ـ با تفصیلی که در محلّ خود داده شده ـ موجّه می نماید.