- طهارت 1169
- پاكى و ناپاكى آب 662
- احكام خلوت 1
- استنجاء 0
- احكام جنابت 3
- أهل كتاب 14
- نجاسات 118
- آنكه در نماز از نجاست آن عفو شده است 2
- احكام میّت 193
- غسل 60
- وضو 73
- تيمم 21
- نماز 555
- وقتهاى نمازهاى روزانه و نافله هاى آنها 24
- قبله 11
- لباس نمازگزار 34
- مكان نمازگزار 26
- احكام اذان اقامه 14
- نيّت 5
- قيام 5
- قرائت 45
- سجده 36
- سجده سهو 3
- تشهّد 5
- سلام 1
- آداب و تعقيب نماز 6
- قنوت 8
- منافيات نماز 14
- نماز آيات 6
- نماز قضا 36
- اجير شدن 20
- نماز جماعت 101
- شك در نماز و افعال آن 2
- شكّ در ركعتها 1
- قضاى اجزاء فراموش شده 0
- نماز مسافر 83
- چيزهايی که سفر را می شکند 3
- برخى از نمازهاى مستحبّى 17
- كم و زياد بودن در نماز 0
- نماز میت 1
- رکوع 5
- نماز جمعه 28
- تكبيرة الاحرام 1
- روزه 318
- زكات 18
- خمس 228
- مصرف خمس 21
- موارد وجوب خمس 117
- مسائل متفرقه خمس 29
- امر به معروف و نهى از منكر 33
- خرید وفروش 377
- كسب های حرام 123
- ريش تراشيدن 24
- آداب تجارت 7
- شرايط فروشنده و خريدار 4
- شرايط عوضين 5
- دادن جنس و گرفتن وجه 6
- نقد و نسيه 19
- معاملات صرافى ( بيع صرف ) 1
- فروش ميوه ها و سبزيجات 0
- ربا 39
- خروج از ملکیت مالک به سبب یکی از نواقل 4
- شروط تجارت 13
- معاملات سفهی 1
- خرید وفروش طلا 6
- بيع فضولی 3
- حق به هم زدن معامله (خيار) 37
- ضمان در خريد وفروش 11
- اجاره 66
- وصيّت 37
- احكام وصيت 16
- موصى 1
- وصيت شده 1
- مسائل متفرقة 327
- استمناء 6
- مكارم اخلاق 8
- مزارعه ومساقات 2
- شركت 22
- تقاصّ كردن 2
- عاريه و وديعه 0
- حواله 0
- حجر ( ممنوع تصرف در مال ) 4
- صدقات 15
- رقص در اماکن متبرکه 0
- سحر و جادو و نظائر آنها 3
- اشياء گمشده 2
- حكم مال مجهول مالك 6
- مسائل مخصوص به تفسير 2
- احكام غرب زمين 0
- كار كردن در ادارات رسمى 3
- كشتن حشره ها 1
- تربت حسينى 0
- ياد گرفتن احكام 1
- حقوق ديگران 22
- وسواس 2
- نسب ها 7
- مدح ديگران 0
- بر پائى عيد و جشن 0
- دعا 8
- تاريخ 0
- صحت بعض كتابها و احاديث 7
- بعض مستحبات 5
- نصايح 7
- حيوان گمشده 0
- کامپیوتر و اینترنت 11
- نقاشی و مجسمه سازی 2
- احکام مساجد 28
- ارتباط با نامحرم در فضای مجازی 1
- حقوق معنوی 19
- توبه 7
- یارانه ها 1
- ماهواره 3
- تقلب 6
- رعایت قوانین حكومت اسلامی 16
- دعا 1
- احكام كفار 13
- سرقت و دزدی 6
- سیگار کشیدن 5
- صله رحم 7
- جنون 1
- اسراف 1
- حقوق والدین 7
- قرض و دين 62
- ازدواج 656
- احكام ازدواج 54
- احكام زناشويى 35
- آداب وسنن ازدواج 2
- جلوگیری از بارداری 9
- اولياى عقد 54
- اسباب محرميت 22
- رضاع (شير دادن) 2
- ازدواج مؤقت 59
- مهر 73
- احكام فرزندان 35
- نفقه 25
- عيبها وشرطها كه موجب فسخ شود 37
- محارم 9
- حقوق زوجین 43
- شروط ازدواج 32
- نزدیکی از پشت 7
- نزدیکی در زمان قاعدگی 6
- نشوز 8
- محرمات 28
- روابط زن و مرد 102
- زینت 18
- مسائل جنسى 11
- حجاب 15
- احكام لمس و نگاه کردن 29
- مسائل متفرقه ازدواج 5
- طلاق 149
- نذر 24
- غصب 11
- احياء موات 0
- صيد و ذباحه 24
- خوردنيها وآشاميدنيها 67
- ارث 87
- قصاص و ديات 77
- ديه نفس 8
- دیه جنین 5
- موجبات ضمان 8
- تغليظ دیه 3
- قسامه 7
- مسائل اعتقادى 87
- حج 247
- اصول و قواعد فقهی 11
- مضاربه 22
- وقف 156
- هدیه 31
- حدود 58
- جهاد 1
- اداری 16
- ادارات 14
- عهد و قسم 11
- بیت المال 1
- بهتان 1
- صلح 11
- جعاله 3
- تهمت 0
- قضاء 49
- رشوه 6
- شهادات 13
- رهن 17
- اقرار 6
- تقليد 88
- علم رجال 4
- مسائل اجتماعى 13
- وکالت 29
- مسائل مستحدثه 176
- قرآن کریم 16
- ودیعه 3
- ضمان 18
1ـ رابطه محرمیت این کودک با ملاعن چگونه است؟ آیا در صورتی که کودک دختر باشد، در آینده می تواند با او ازدواج کند؟
2ـ رابطه محرمیت این کودک با بستگان نسبی و رضاعی و سببی مرد لاعن چگونه است؟ آیا می تواند این دختر با برادران مرد لاعن یا پدران او ازدواج کند؟
3ـ در صورتیکه مرد پس از ملاعنه و نفی ولد پشیمان گردد و رجوع کند، رابطه محرمیت این کودک با ملاعن و بستگان نسبی و رضاعی و سببی این مرد چگونه است؟
2) این کودک با بستگان مرد ملاعن محرم نیست و می تواند با آن ها ازدواج کند.
3) در صورتیکه واقعاً فرزند این مرد باشد یعنی مرد بین خود و خدای خود او را فرزند خود می داند، با بستگان آن مرد نیز محرم است.
2) اشکال ندارد.
3) اگر این عمل مستند به یکی از کتب مقتل باشد و با رعایت حرمت شعائر باشد، اشکال ندارد.
آیا این طور جعاله بستن صحیح است؟ هر کس خانه ای را برای من رهن نماید اجرتش را خواهم داد. آیا این قرارداد را بانک می تواند با افراد ببندد؟ به این صورت که متقاضی دریافت تسهیلات به بانک بگوید: اگر خانه ای را برای من رهن کنی، اجرتت را خواهم داد و بعد بانک با ارائه این خدمت سود دریافت نماید؟ اگر جواب منفی است راهکار بانک برای اینکه بتواند برای رهن منزل وامی به مشتری بدهد و سود دریافت کند، چیست؟
چنانچه واقعاً قصد جعاله در کار باشد، صحیح است؛ حتی اگر طرف قرارداد بانک باشد به این صورت که متقاضی بگوید: اگر خانه ای برای من رهن کنی، اجرت آن را خواهم داد و بعد هر مقدار كه مورد توافق طرفین به عنوان اجرت قرار گیرد، پرداخت و دریافت آن جایز است.
1ـ حکم سرمایه گذاری در بانک غیر اسلامی که در کشور غیر اسلامی است، چیست؟
2ـ دریافت وام با سود بسیار کم مثلا تا سه درصد (کمتر از مقداری که در ایران به عنوان کارمزد دریافت می شود) در بانک غیر اسلامی که در کشور غیر اسلامی است، چه حکمی دارد؟
3ـ معاملات بانکی در بانک های متعهد به اجرای قراردادهای اسلامی با تصدی مسلمان یا غیر مسلمان (اهل کتاب اهل ذمه کافر غیر ذمی)، چه حکمی دارد؟
هر سه مورد، اشکالی ندارد.
آیا بیمه عمر، شرعی است؟
در صورتی که شخص با شرکت بیمه، عقد شرعی بسته باشد و قرارداد ضمن یکی از عقود اسلامی (هبه معوضه و...) باشد، اشکال ندارد.
بنده به عنوان یک پزشک متخصص سرطان، روزانه با بیمارانی مواجه هستم که مبتلا به سرطان های پیشرفته هستند به نحوی که سرطان به سایر ارگان های حیاتی ایشان (کبد ، کلیه ، روده و...) نیز گسترش یافته و باعث نارسایی شدید کلیه، کبد، مغز و بقیه اعضای بدن بیمار می شود. در چنین مواردی از نظر علم پزشکی امیدی به نجات جان بیمار و برگشت به حیات وجود ندارد و اکثراً به حالت اغما می روند. چنین بیماری وقتی دچار ایست قلبی می شود، دوباره زنده کردن بیمار (احیا کردن) از نظر پزشکی بیهوده می باشد چون در مدت کوتاهی (چند ساعت یا روز) هم دچار ایست های متعدد قلبی می شود تا از دنیا برود، از این رو احیا کردن بیماران مذکور، تنها روند و طول مدت مرگ و در بعضی مواقع دوران احتضار بیمار را طولانی تر می کند. به بیان دیگر احیا این بیماران یک روش درمانی محسوب نمی شود، گویی بیماری را که بواسطه ایست قلبی از دنیا رفته است، مجددا زنده می کنیم. در صورت انجام احیا، این بیماران به بخش های مراقبت های ویژه بیمارستان (آی سی یو) انتقال پیدا می کنند و به دستگاه های مصنوعی وصل می شوند و به زور دستگاه های تنفسی زنده می مانند. در این دوران گاهی اوقات، درمان های بیهوده ای هم برای این بیماران انجام می شود که تاثیری در کنترل روند پیشرفت بیماری یا بهبودی آنها ندارد اقدامات مذکور، باعث عذاب وجدان تیم پزشکی می شود. از یک طرف به خاطر اینکه بیمار را دوباره بیهوده زنده کرده ایم ، و اگر از دستگاه قطع کنیم از نظر شرعی گناه محسوب می شود، از طرف دیگر درمان هايی که برای این بیماران انجام می شود به لحاظ پزشكی بيهوده و بی فايده هستند و موجب رنج بيشتر بيمار می شود و حتی بعضی بستگان بیمار بعد از فوت بیمارشان، ما را سرزنش می کنند که با اقدامات بیهوده، باعث اذیت و عذاب بیشتر بیمار ما شده اید. نکته مهم دیگر این است که بستری شدن بیماران مذکور در بخش آی سی یو گذشته از اشغال بیهوده تخت های بیمارستان های پیشرفته کشور، موجب هزینه های فراوان برای بیمار، خانواده و نظام سلامت می شود. به عنوان مقلد حضرتعالی خواهشمندم بنده را در این مسأله راهنمایی بفرمایید: ١- آیا مجاز هستیم این بیماران را احیا نکنیم؟ 2- اگر بیمار دوباره ایست قلبی کرد، مجاز هستیم بیمار را احیا نکنیم ؟ 3- در صورت احیا اگر این وضعیت باعث رنج بیهوده بیمار و هزینه برای خانواده و یا اشغال تخت و محرومیت بیماران دیگر از درمان گردد می توان دستگاه های مربوط را قطع کرد؟
قطع دستگاه تا زمانی که عرفاً موت بر او صدق نکند جایز نیست، اما وجوب حفظ نفس و احیای بیماری که دچار ایست قلبی شده است، ثابت نیست؛ به عبارت دیگر چنانچه با ایست قلبی، عرفاً موت صدق کند، احیای این گونه بیماران لازم نیست.
آیا واگذاری حق ذی نفعی و قرارداد بیمه عمر، صحیح است. (توضیح اینکه در بیمه های عمر به این شکل است که برای مثال بنده قصد بیمه کردن فرد الف را دارم. من بیمه گزار هستم و شخص الف بیمه شده و شرکتی که بیمه عمر می کند بیمه گر است. حال در قراردادهای بیمه بر مبنای قوانین برای پرداخت عواید بیمه در صورت بروز حادثه برای فرد الف باید فرد ذی نفع معرفی شود و این فرد ذی نفع می تواند خود بیمه گزار و یا شخص دیگری باشد. این حق دارای ارزش است و با توجه به اینکه برای آن قرارداد بیمه، بیمه گزار اقدام به پرداخت حق بیمه کرده است می تواند آن حق ذی نفعی را به فرد دیگری به ثمن توافقی واگذار کند (تغییر ذی نفع و دریافت وجه بابت آن در متن قانون بیمه مجاز شمرده شده است) و مثلاً وقتی امکان ادامه پرداخت حق بیمه را نداریم، بیمه نامه را باطل نکنیم و با مبلغ توافقی حق ذی نفعی را بفروشیم به این قرار که فرد خریدار پس از خرید حق ذی نفعی و قرارداد بیمه مابقی حق بیمه را بپردازد تا قرارداد بیمه سررسید شود و چون ذی نفع فرد خریدار یا فرد مشخص شده توسط وی است، عواید در پایان قرارداد برای او خواهد بود. همچنین بر طبق قرارداد، فرد بیمه شده تغییر نخواهد کرد و فقط "وظیفه پرداخت مابقی حق بیمه ها و حق ذی نفعی" در ازای دریافت ثمن توافقی از خریدار بیمه عمر دریافت خواهد شد. این کار از سویی بر توانگری مالی شرکت های بیمه نیز تاثیر بسزایی دارد و به آن ها کمک شایانی می نماید. لازم به ذکر است بر مبنای قرارداد بیمه عمر، فرد بیمه شده تغییر نمی کند و مفاد قراداد بیمه عمر رعایت می گردد).
معاوضه حق مذکور در سؤال، در قبال عوض معین مشروع و صحیح است و این حق قابل واگذاری به دیگری است در صورتی که دارای ارزش باشد.
1- آيا استفاده از سلولهاي بنيادي جايز است؟ 2- چه كسي مالك بندناف است (پدر-مادر-فرزند)؟ 3- در صورت فوت مالك بند ناف به چه كسي ارث مي رسد؟ 4- حكم خريد و فروش آن چگونه است، آيا جايز است؟
1) بله، جایز است.
2) فرزند حق اختصاص نسبت به آن دارد.
3) حق اختصاص به ورثه فرزند می رسد.
4) صاحب حق اختصاص یا ولی وی می تواند در ازای واگذاری حق استفاده از آن، پولی دریافت نماید؛ همچنین در زمان حیات خود می تواند وصیت به اهدای آن به دیگری نماید.
آیا راه و طریقه شرعی برای فرار از ربا در معاملات بانکی برای وام و... وجود دارد تا آن وام را که از بانک می گیریم خیالمان راحت باشد که آن پول حرام نبوده و ربوی نمی باشد تا قسط هایش را پرداخت نماییم؛ چون همان طور که مستحضرید بانکها عقود شرعیه معاملات بانکی را رعایت نمی کنند؟
چنانچه اخذ سود بر اساس یکی از عقود اسلامی مانند مضاربه، جعاله، شرکت و فروش اقساطی به صورت نسیه باشد، اشکال ندارد و تفحص از کار بانک لازم نیست.
نوعی از تسهیلات در نظام بانکی کشور ما وجود دارد تحت عنوان وام جعاله که در ادامه روش فعالیت آنرا ذکر می نمایم؛ حال سوال این است که آیا این وام با این کیفیت و تحت این عنوان،شرعا صحیح است؟ عقد جعاله در نظام بانکی کشور ما نام یک نوع از تسهیلات بانكی " وام جعاله " است كه به موجب آن جاعل یا كارفرما در مقابل انجام عمل معین (طبق قرارداد) ملزم به ادای مبلغ یا اجرت معلوم ومشخص می شود. نحوه اجرای عقد جعاله در بانک: نحوه اجرای عقد جعاله در مواردی که بانک عامل باشد به این صورت است كه بانک ضمن انعقاد قرارداد با متقاضی، انجام كار مشخصی را قبول می کند. سپس با توجه به شرایط خاص موضوع قرارداد، بانک برحسب مورد تمام عملیات اجرایی كار پذیرفته شده را طبق قرارداد دوم به دیگری (شخص حقیقی یا حقوقی) واگذار و به این ترتیب ایفای تعهد می نماید. این عقد معمولا در بخش های صنعت و معدن، كشاورزی، مسكن و ساختمان، بازرگانی و خدمات مورد استفاده قرار می گیرد. جعاله ای که هم اکنون در نظام بانکی ما معمولا رایج است، جعاله تعمیر مسکن است که طبق آن فردی که می خواهد منزلش را تعمیر کند، به بانک مراجعه می کند تا بانک در مقابل مبلغی که او آن را به صورت اقساطی در آینده به بانک پرداخت می کند، منزل او را تعمیر کند. منتها بانک مستقیم این کار را انجام نمی دهد بلکه مبلغ را به خود فرد می دهد تا فرد به وکالت از بانک، منزل خود را تعمیر کند و در آینده هزینه های مصرفی آن را به صورت اقساطی به بانک بپردازد. آیا قبول کار توسط بانک و واگذاری تمام آن به شخص دیگر در قالب جعاله ثانویه صحیح است؟
بله، در فرض مسئله جعاله صحیح است و اخذ اجرت از طرف بانک و قبول کار توسط آن شخص، جایز می باشد.
برخی از بانکها و صندوقهای قرضالحسنه در راستای گسترش فرهنگ قرضالحسنه و تشویق سپردهگذاران به افتتاح حساب و افزایش موجودی سپردههای قرضالحسنه، به سپردهگذاران اعلام میکنند که متناسب با سپردهگذاری، و با رعایت ضوابط ذیل به آنان امتیاز دریافت وام قرضالحسنه تعلق میگیرد. 1. این بانکها به صورت صریح و شفاف به اطلاع سپردهگذار میرسانند: «به جهت رعایت مسائل شرعی، بانک در قبال سپردهگذاری هیچ تعهد و شرطی به پرداخت وام قرضالحسنه ندارد و پرداخت وام قرضالحسنه صرفاً به عنوان یک امتیاز اختیاری از طرف بانک میباشد». 2. این بانکها برای اطلاع سپردهگذاران جدول امتیازی را تهیه کرده و در اختیار مشتریان میگذارند و در عین حال تصریح میکنند که این جدول هیچ تعهدی را برای بانک ایجاد نمیکند و ممکن است بانک تا زمان درخواست وام از طرف مشتری، تغییراتی در جدول اعمال نماید. حال سؤال این است آیا چنین سپردهگذاری با انگیزه کسب امتیاز وام قرضالحسنه در چنین بانکهایی صحیح است؟
بله، در فرض مسئله چنین سپرده گذاری صحیح می باشد.
امروزه با استفاده از علم ژنتیک توسط دی ان ای، می توان ردگیری اجداد کرد و تاریخچه خانوادگی را به دست آورد، حال اگر فردی با انجام این تست مشخص گردد سید است، آیا این تست برای احراز سیادت حجت شرعی می باشد؟
اگر موجب اطمینان و وثوق به سیادت شخص گردد، احکام شرعی سیادت بر او مترتب می شود.
آیا امکان از بین بردن جنین انسانی آزمایشگاهی برای اهداف علمی، تحقیقاتی و یا پزشکی، مانند سلولهای بنیادین، وجود دارد؟ اگر این امکان وجود دارد، تا چه مرحله ای از رشد جنین، از بین بردن جنین ایراد شرعی ندارد؟
هرگاه جنین انسانی آزمایشگاهی از اسپرم مرد و تخمک زن تکون یافته باشد، هر چند از طریق غیر طبیعی در ابتدا یا در ادامه، از بین بردن آن جایز نیست؛ مگر برای اغراض و مصالح مهم لازم التحصیل مورد نظر شارع به گونه ای که بدون از بین بردن جنین، به این هدف مهم نمی توان دست یافت آن هم در مرحله قبل از تعلق روح به جنین نه بعد از آن.
بنده مادری سی ساله هستم که نه ماه پیش، صاحب دو فرزند دوقلو شدم؛ یکی پسر و دیگری دختر. اکنون که فرزندانم نه ماهه شدند، مجددا حامله شدم و در هفته هشتم پس از تشکیل جنین قرار گرفتم. اکنون شوهرم مرا از نگهداری جنین منع کرده و گفته که اگر می خواهی این جنین را نگه داری، باید به منزل پدرت مراجعه کنی و مسئولیت آن را نمی پذیرد و نظر به سقط دارد. البته خودم هم توان جسمی و روحی مناسبی برای فرزند دیگر ندارم. با توجه به اینکه خودم از کادر بیمارستان هستم و از مراحل رشد جنین اطلاعات کامل دارم می دانم که بهترین زمان برای سقط در هفته ششم الی هفتم است. با این تفاسیر اگر این جنین را دفع و سقط کنم، آیا گناهی متوجه بنده هست یا خیر؟ تا چه مدت پس از تشکیل جنین می توان سقط انجام داد؟
اسقاط جنین، از زمان نطفه تا زمان ولادت شرعاً حرام و موجب دیه است؛ مگر آن که باردار بودن برای زندگی مادر خطرناک بوده و راه دیگری برای حفظ جان مادر نباشد که در این صورت اسقاط جنین نه حرام است و نه موجب دیه. همچنین در فرضی که حفظ جنین موجب عسر و حرج -هرچند به خاطر حفظ زندگی خانوادگی- باشد، اسقاط جنین اگر قبل از ولوج روح باشد جایز، لکن موجب دیه است و دیه آن را -که در کتب فقهی مقرر شده- باید بپردازد، و اما پس از ولوج روح اسقاط جنین حتی اگر حفظ آن موجب عسر و حرج باشد، جایز نیست.
خرید و استفاده از سود سهام بانک های تماماً خصوصی، چه حکمی دارد؟
معاوضه بر سهام بانک های داخلی، جایز است.
در شبیه سازی انسانی، پدر و مادر فرد شبیه سازی شده چه کسانی هستند و رابطه طفل با صاحب سلول چگونه است؟ حکم ارث در اینگونه فرزندان به چه صورت است و همچنین در مورد نفقه و حضانت این کودکان به چه صورت باید عمل کرد؟
این انسان مانند فرزند رضاعی است که با صاحب سلول محرم است، اما ارث نمی برد و ازدواج با هر کس جز محارم (کسی که سلول از او گرفته شده یا در رحم او پیوند زده شده) مانعی ندارد.
شخصی میتواند با استفاده از روابط خود، واسطه دریافت وام قرض الحسنه برای ما از بانک شود ولی در قبال این کار مبلغ معینی به عنوان دستمزد از اصل وام برمیدارد، حکم واسطه گری این شخص و همچنین پرداخت آن مبلغ معین توسط ما به او چیست؟
چنانچه دریافت وام، خلاف مقررات بانک نباشد گرفتن این وام جایز است.
اگر کسی که ظالم است و به ناحق به مردم ظلم می کند، (مثل:کشتارمردم) درمعرض خطرمرگ قرار گیرد و به ما به عنوان پزشک مراجعه کند، درصورتی که بدانیم: 1- به این ظلم، ادامه می دهد. 2- ندانیم که می خواهد ادامه دهد یا ندهد، وظیفه ما چیست؟ نجات این شخص یا کمک به مرگ وی و یا نداشتن کاری به این شخص؟
در فرضی که می دانید به ظلم خود ادامه می دهد، در مورد او وظیفه ای ندارید و در فرض دوم به مداوای او کمک کنید.
اگر خانمی بتواند فرزند خود را از طریق زایمان طبیعی به دنیا بیاورد و عمل سزارین دارای مضرات و خطراتی باشد، ولی باز هم بخواهد این عمل را انجام دهد، حکم این عمل برای شخص او و دکتر جراح چیست؟
در صورتی که عمل سزارین دارای خطر مرگ و یا ضرر مورد اعتنا باشد، جایز نیست و در صورتی که چنین خطر و ضرری را نداشته باشد، جایز است؛ لیکن بدون نظر و لمس مرد اجنبی.
شخصی از منى خود اسپرم خارج كرده و وصيت نموده، اگر وفات کرد به زنش تلقيح نمايند، چون او صاحب فرزندى نشده است. بعدها او وفات نمود و پس از دو ماه به زن تلقيح و از آن بچه دار شد،
1- حكم اين وصيت، چيست؟
2- آيا براى زن قبول كردن، جايز است و يا اينكه لازم است قبول ننمايد؟
3- آيا فرزند براى مرد و زن، فرزند شرعى مى شود؟
4- حكم ارث ميان آن فرزند و هريک از پدر و مادر چگونه است؟
5- حكم آن در صورتى كه عدّه زن تمام شده باشد و تلقيح پس از عدّه باشد، چيست؟
1) چنین وصیتی، نافذ نیست.
2) خیر، قبول کردن لازم نیست.
3) محل اشکال است.
4) بعید نیست که ارث از آنان می برد.
5) در مفروض سؤال، فرقی نیست میان آن که در عدّه باشد یا پس از عدّه باشد.
استفاده از بانک اسپرم که در آن به طور قطع با استمناء منی تهیه می شود و شامل منی اجنبی غیر مسلمان هم هست، در باردار کردن زنان شیعه که شوهرانشان اصلاً اسپرم ندارند و بقای زندگی شان منوط به بچه دار شدن است، چه حکمی دارد؟
عمل مذکور در مفروض سؤال، جایز نیست.
در برگه چک عبارت "حواله کرد" قرار گرفته است. از آنجا که چک سندی مانند قرارداد تجاری است که طرفین دارد، از قید عبارت حواله کرد اینگونه برداشت می گردد که در صورت خط زدن این عبارت طرفین دهنده چک و گیرنده توافق کرده اند چک قابل واگذاری نیست و صرفاً بین طرفین معتبر است. شرعاً وفای به این توافق جایز است یا خیر؟
در صورت تحقق چنین توافقی، وفای به آن واجب است.